دیروز توی یه مجله اینترتی یه فال دیدم که خیلی برام جالب و دوست داشتنی بود علمی بودن اون رو نمی دونم اما فکر میکنم خالی از لطف نباشه امتحان کردنش :
روزهای سخت زندگی
این چند روز خیلی بهم سخت گذشته بارها آرزوی مرگ کردم ، هر کی از دوستام بهم می گفت که عزیزی رو از دست داده می گفتم ای کاش من جای اون بودم ، ولی نمی دونم چرا خدا منو نمی بره ، می دونه من طاقت این همه سختی رو ندارم می دونه من چه مشکلی دارم ولی باز هم بیشتر بهم می ده ، تو این همه استرس و اضطراب دست و پا زدن خسته شدم ، وقتی فکر بعضی چیزها رو می کنم واقعاً کم میارم ، فقط فکر خودکشی برام می مونه.
این چند روز خیلی بهم سخت گذشته بارها آرزوی مرگ کردم ، هر کی از دوستام بهم می گفت که عزیزی رو از دست داده می گفتم ای کاش من جای اون بودم ، ولی نمی دونم چرا خدا منو نمی بره ، می دونه من طاقت این همه سختی رو ندارم می دونه من چه مشکلی دارم ولی باز هم بیشتر بهم می ده ، تو این همه استرس و اضطراب دست و پا زدن خسته شدم ، وقتی فکر بعضی چیزها رو می کنم واقعاً کم میارم ، فقط فکر خودکشی برام می مونه.
مطمئن هستم اگه برم اون دنیا جواب تک تک سوالهای خدا رو بهش می دم . و من ازش چند تا سوال دارم، چرا تو این همه آدم آخه من............................. من چه گناهی کردم که باید با من اینجوری رفتار بشه ...
یه چیزی رو می دونم ، خدا خیلی منو دوست داره ، چون این مشکلاتی که بهم داده باعث شده من بهش نزدیکتر بشم .
ولی ازت خواهش می کنم به خاطر آقا امام زمان که خادم اش هستم ؛ دیگه دارم کم میارم .............. بسه .
یاد شعر سعدی می افتم "" کارها به صبر بر آید و مستعجل بسر در آید ""
خدایا بابت تمام محبت هات سپاسگزارم .
خدایا بابت این چند روز که مزاحمت شدم منو ببخش .
خدایا بابت صدا زدن های بی موقع من که باعث شد بیدارت کنم بازم منو ببخش .
اگه اجازه بدی حالا حالا ها باهات کار دارم ..............